بامداد پنجم خردادماه امسال بود كه گزارش مرگ مرموز دختري نوجوان به قاضي جنايي پايتخت اعلام شد. جسد اين دختر مقابل ساختماني در غرب پايتخت پيدا شده بود. قرباني حدودا 16ساله بود و با توجه به آثار شكستگي و كوفتگي روي بدنش بهنظر ميرسيد از بلندي سقوط كرده است. هيچكس لحظه سقوط را نديده بود اما احتمال ميرفت وي از ساختمان 5طبقهاي كه جسد مقابل آن كشف شده بود سقوط كرده باشد.
جسد را رهگذران چند ساعت پس از حادثه ديده و پليس را خبر كرده بودند. كارآگاهان در نخستين اقدام به تحقيق از ساكنان ساختمان 5طبقه پرداختند اما هيچكس قرباني را نميشناخت. به اين ترتيب جسد با دستور قاضي جنايي به پزشكي قانوني منتقل شد تا علت اصلي مرگ وي مشخص شود. از سوي ديگر تيمي از كارآگاهان جست و جوي خود را براي بهدستآوردن هويت قرباني و شناسايي خانوادهاش آغاز كردند.
- آشنايي در تلگرام
همچنان كه بررسيها براي رازگشايي از مرگ دخترنوجوان ادامه داشت، مردي چند ساعت بعد به پليس كرج مراجعه كرد و خبر از ناپديد شدن دختر 16سالهاش داد. وي گفت: دخترم روز گذشته از خانه بيرون رفت اما ديگر برنگشت. حتي موبايلش را هم پاسخ نميدهد و من احتمال ميدهم كه بلايي سرش آمده باشد.
وي گفت: وقتي از دخترم خبري نشد به سراغ دوستانش رفتم و پس از پرسوجو از آنها متوجه شدم به تازگي با پسري به نام صادق آشنا شده است. گمان ميكنم صادق از دخترم خبر داشته باشد. با اعلام اين شكايت، پليس جست و جوي خود را در اين خصوص آغاز كرده و پي برد كه تصوير دخترناپديد شده با جسد مجهولالهويهاي كه چند روز پيش در غرب تهران كنار ساختماني 5طبقه كشف شده مطابقت دارد. به اين ترتيب خانواده اين دختربه پزشكي قانوني رفتند و با ديدن جسد، دخترشان را شناسايي كردند. همين كافي بود تا صادق پسرجواني كه به تازگي با قرباني آشنا شده بود با دستور قاضي جنايي بازداشت شود.
وي كه متولد 78است ديروز وقتي پيش روي قاضي جنايي قرار گرفت، چنين گفت: 7ماه پيش بود كه دخترخالهام مرا عضو گروهي در تلگرام كرد كه در آنجا با قرباني كه دوست دخترخالهام بود آشنا شدم. ارتباط من و قرباني ادامه داشت، گاهي با هم چت ميكرديم و گاهي يكديگر را ميديديم. هردو ساكن كرج بوديم و گاهي براي تفريح به تهران ميآمديم.
آخرين باري كه با هم بوديم چهارم خردادماه بود يعني چند ساعت قبل از آنكه جسدش كشف شود.عصر روز چهارم با هم به چيتگر رفتيم و گشتيم تا اينكه ساعت نزديك 10شب شد. او ميگفت قرار است خالهاش در متروي ارم سبز بهدنبالش بيايد. براي همين نزديك ساعت10 بود كه ماشين كرايه كرديم و به سمت ايستگاه متروي ارم سبز رفتيم.
او پياده شد و به بهانه اينكه خالهاش منتظرش است از من خداحافظي كرد و رفت. من هم با همان ماشين كرايهاي به خانهام در كرج برگشتم و ديگر خبري از او نداشتم تا اينكه شنيدم به طرز مرموزي جان باخته و جسدش مقابل ساختماني در غرب تهران كشف شده است. باور كنيد من بيگناهم و نميدانم چطور او جانش را از دست داده است. به گزارش همشهري، پسرجوان با قرار قانوني در اختيار كارآگاهان قرار گرفت و تحقيقات در اين پرونده ادامه دارد تا معماي مرگ مرموز دختر نوجوان رازگشايي شود.
نظر شما